فیض کاشانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲: در دل ز حق تعالى، شکریست بىنهایت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در دل ز حق تعالی، شکریست بی‏نهایت کو در کتاب خود کرد، در شأن تو حکایت‏ در وعده وصالت، نستخلفنّهم گفت جان گر فشانم ارزد، این لطف و این عنایت روزی که حق جدت، اشرار غصب کردند کرد این خطای منکر، در آل او سرایت کس تشنه شما را، دیگر نداد آبی گفتی ولی شناسان، رفتند از آن ولایت از شور کربلا شد، دلها کباب کانجا سرها بریده بینی، بی‏جرم و بی‏جنایت هرچند فکر کردم، جز وحشتم نیفزود زنهار از این حکایت، فریاد از این روایت شد در شب خفایت، راه مراد من گم از گوشه‏ای برون آی، ای کوکب هدایت گر تو کنی عذابم، رو از تو برنتابم جور از حبیب خوشتر، کز مدعی رعایت ***** مهر امام باید، ورنه چه سود ای فیض قرآن به سبعه خواندن در چارده روایت؟! فیض کاشانی