فیض کاشانی
غزل ها
شمارهٔ ۲: اگر آن شاه دین پرور نوازد خاطر ما را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر آن شاه دین پرور نوازد خاطر ما را به تشریف قدومش خوش برافشانیم جانها را ز مهر ناتمام ما جناب اوست مستغنی به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را من از آن نور روز افزون که مهدی داشت دانستم که مدتها شود غائب، نتابد رایگان ما را حدیث از شوق آن شه گوی و سرّ غیبتش کم جو که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را به یک غارت که آوردند خیل لشکر شوقش چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را برون از بهر نظم دین که در پای تو افشاند زمین درهای دریا را، فلک عقد ثریا را ***** ز قول اهل دعوی تلخکامم فیض کی باشد که مهدی در حدیث آرد لب لعل شکر خوارا فیض کاشانی