فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۹۳۶: مرحبا ای نسیم عنبر بوی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرحبا ای نسیم عنبر بوی خبری از دیار یار بگوی صبر دیدیم در مقابل شوق آتش و پنبه بود و سنگ و سبوی تشنهٔ وصل راست بیم هلاک پیش از آن کاید آب رفته بجوی هجر را هم نهایتی باید یار با یار کی کند یکروی کرده طغرای بیوفائی ختم برده از خیل بی وفایان گوی در دل از آتش غمش صد داغ بررخ از آب دیده ام صدجوی من سرا پای درد و او فارغ بوده هرگز محبت از یکسوی گر سرا پا ز غم شوم موئی ندهم زو بعالمی یکموی فیض بگذر ز وادی وصلش بنشین کنجی و زغم می موی فیض کاشانی