فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۳۷۰: بی تو یکدم نمیتوانم بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی تو یکدم نمی توانم بود خستهٔ غم نمی توانم بود ذرهٔ تا ز من بود باقی با تو همدم نمی توانم بود بی لقایت نمی توانم زیست با لقا هم نمی توانم بود نظری کن مرا ز من بستان همدم غم نمی توانم بود بنگاهی بلند کن قدرم بیش ازین کم نمی توانم بود تا بکی غم خورم که غم نخورم در غم غم نمی توانم بود جام گیتی نمای عشقم ده کمتر از جم نمی توانم بود عشق سورست و عقل ماتم من زار ماتم نمی توانم بود فیض میگوید مزن دم سرد واقف دم نمی توانم بود فیض کاشانی