سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۶۰۲: آسوده خاطرم که تو در خاطر منی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آسوده خاطرم که تو در خاطر منی گر تاج می فرستی و گر تیغ می زنی ای چشم عقل خیره در اوصاف روی تو چون مرغ شب که هیچ نبیند به روشنی شهری به تیغ غمزه خونخوار و لعل لب مجروح می کنی و نمک می پراکنی ما خوشه چین خرمن اصحاب دولتیم باری نگه کن ای که خداوند خرمنی گیرم که برکنی دل سنگین ز مهر من مهر از دلم چگونه توانی که برکنی حکم آن توست اگر بکشی بی گنه ولیک عهد وفای دوست نشاید که بشکنی این عشق را زوال نباشد به حکم آنک ما پاک دیده ایم و تو پاکیزه دامنی از من گمان مبر که بیاید خلاف دوست ور متفق شوند جهانی به دشمنی خواهی که دل به کس ندهی دیده ها بدوز پیکان چرخ را سپری باشد آهنی با مدعی بگوی که ما خود شکسته ایم محتاج نیست پنجه که با ما درافکنی سعدی چو سروری نتوان کرد لازم است با سخت بازوان به ضرورت فروتنی سعدی شیرازی