واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۶۰۲: بر کتاب دل نوشتم تا خط عشقت جلی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر کتاب دل نوشتم تا خط عشقت جلی میکنند اطفال روز وشب، بگردم جدولی میکند درد سر دولت ز فرط اشتیاق جبهه کرسی نشینان جهان را صندلی نسبت تن پروران، تن پروری میآورد هست از آن مایل بخوابیدن، ز گلها مخملی! از تأهل تنگدستان را، حذر کردن خطاست میشود رزق نظر افزون، ز فیض احولی قید عریانی است سربار علایق، مرد را بیشتر محتاج پوشش می کند سر را کلی ما ازین دیوان مردم رو، بوحشت رسته ایم میکند بر ما کمند وحدت ما مندلی پای غم لرزد، باین دلچسبی از خاطر مرا بسکه شد ز آمد شد یاد جمالت، صیقلی کار میباید، ز حرف و صوت ناید هیچ کار از ولی گفتن، کسی هرگز نمیگردد ولی! دستگیری نیست غیر از مرتضی واعظ از آن وقت افتادن نیاید بر زبان جز یا علی واعظ قزوینی