واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۴۸۳: باین افتادگیها، مرد میدان دلیرانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باین افتادگیها، مرد میدان دلیرانم سراپا از شکستم پر، ولی زنجیر شیرانم گریزان آنچنانم از میان مردم عالم که وحشت میکنم تا درمیان گوشه گیرانم بهر کس خویش را بندم، نسازد هفته یی بامن تو گویی از سیه بختی، خضاب موی پیرانم بشمعی خانه فانوس روشن شد، عجب نبود کند گر یاد او از جمله روشن ضمیرانم بظاهر گر چه بیقدرم، خدا قدر مرا داند که گر خاکم، ولی خاک قدمهای فقیرانم سعادت چیست، غیر از راحت خلق جهان جستن؟ شود جغدم اگر مهمان، بشو گو خانه ویرانم! بقای نوجوانی را از آن بر خویش ننویسم که سرمشقی است در پیش نظر از عمر پیرانم پر است از گفتگویم دفتر ایام و من واعظ ز غم گریان و نالان چون نی کلک دبیرانم واعظ قزوینی