واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۰: گذشت عمر و، تو در کار کاهلی، کاهل!
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گذشت عمر و، تو در کار کاهلی، کاهل! رسید مرگ و، تو بسیار غافلی، غافل!! دم از کمال زنی، ز آنکه ناقصی ناقص! کنی بدانش خود ناز، جاهلی، جاهل!! بخویش بسته از آنی، که بیخودی بیخود! ز حق گسسته از آنی، که باطلی، باطل!! ز خود چو تیر گریزت بود ضرور، ضرور! بخویشتن چو کمان، سخت مایلی، مایل!! از آن نه پند پذیری، که واعظی واعظ! از آن به بند اسیری، که عاقلی، عاقل!! واعظ قزوینی