واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۴۲: نیست غیر از وصل آبی آتش جوش مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست غیر از وصل آبی آتش جوش مرا مرهمی جز دوست نبود زخم آغوش مرا بر سرم سودای جانان، بسکه پا افشرده است باده پرزور نتواند برد هوش مرا شد ز خامی در سر کار هوس عهد شباب تندی این آتش آخر ریخت سر جوش مرا در کشاکش از نهاد سخت خویشم سر بسر نیست غیر از خویش باری چون کمان دوش مرا بود و نابود مرا از بس به غارت برده دوست می توان پرسید ازو حرف فراموش مرا می چکد خون از دم تیغ زبانها خلق را نیست واعظ هیچ پند از پنبه به، گوش مرا واعظ قزوینی