کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۵۶: بدام عشق تو بیدانه مبتلا شده ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بدام عشق تو بیدانه مبتلا شده ام پرم مبند چو دل بسته مبتلا شده ام جدا ز یاران، تار گسسته را مانم که بینوا شده ام گر دمی جدا شده ام چراغ اهل دلم، بیفروغم ار بینی ز گرد محنت این کهنه آسیا شده ام نه از ترحم، صیاد کرده آزادم ز ضعف تن ز شکاف قفس رها شده ام چو آبروی قناعت نمی برم ز طلب بکوی عزلت بیمایه چون هما شده ام همان بدیده جوهر شناس جا دارم اگر ز مالش ایام توتیا شده ام ز تیره روزی و آشفته خاطری پیداست که کشته بسته آن طره دوتا شده ام گدا شوند گر اهل طلب زننگ سئوال من از گدائی میخانه پادشا شده ام هما به تر زنند استخوانم ار بخورد چنین که من هدف ناوک بلا شده ام ز دستگیر امیدم چنان بریده کلیم که ناامید ز پا مردی عصا شده ام کلیم کاشانی