کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۰۱: دیده را کردی سفید از انتظار ما مپرس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیده را کردی سفید از انتظار ما مپرس صبح ما را دیدی از شبهای تار ما مپرس آنچه می افتد بدام ما بغیر از رخنه نیست طالع رم کرده بنگر از شکار ما مپرس دین و دنیا باز و عالم سوز و سامان دشمنیم زهره را می بازی از خصل قمار ما مپرس خوارتر از شیشه خالی ببزم باده ایم عزتی گر بود رفت از اعتبار ما مپرس ما نمی گوئیم کز هر کس چها برداشتیم بردباریها ببین اما ز بار ما مپرس ما نه از رستای عقلیم و نه از شهر جنون بیوطن چون گردبادیم از دیار ما مپرس می دهد طغیان اشک ما خبر از شور عشق گل بدامن بنگر و از خار خار ما مپرس با وجود خاک پایش توتیا دیدن نداشت از عرق ریزی چشم شرمسار ما مپرس با گلشن گر زینت رنگست از بو مفلس است ای کلیم از برگ و سامان بهار ما مپرس کلیم کاشانی