سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۵۲۴: یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی تا از سر صوفی برود علت هستی عاقل متفکر بود و مصلحت اندیش در مذهب عشق آی و از این جمله برستی ای فتنه نوخاسته از عالم قدرت غایب مشو از دیده که در دل بنشستی آرام دلم بستدی و دست شکیبم برتافتی و پنجه صبرم بشکستی احوال دو چشم من بر هم ننهاده با تو نتوان گفت به خواب شب مستی سودازده ای کز همه عالم به تو پیوست دل نیک بدادت که دل از وی بگسستی در روی تو گفتم سخنی چند بگویم رو باز گشادی و در نطق ببستی گر باده از این خم بود و مطرب از این کوی ما توبه بخواهیم شکستن به درستی سعدی غرض از حقه تن آیت حق است صد تعبیه در توست و یکی باز نجستی نقاش وجود این همه صورت که بپرداخت تا نقش ببینی و مصور بپرستی سعدی شیرازی