کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۶: از پیچ و تاب فکر تنم صد شکن گرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از پیچ و تاب فکر تنم صد شکن گرفت آسان نمی توان سر زلف سخن گرفت بر تشنگان عقیق لبت را حلال کرد خطت که آمد و سر چاه ذقن گرفت بر عارض تو چهره شدن حد شمع نیست گریان ز بزم رفت و سر خویشتن گرفت بر روی آب رخصت سجاده گستری اول نداشت موج، ز مژگان من گرفت معشوق خردسال بود سازگارتر سروی که قد کشیده دلش از چمن گرفت دارم تبی چنانکه سرانگشت را طبیب برداشت تا زدست من اندر دهن گرفت بر حرف من کلیم نگفتی گرفت نیست این چیست کاتش از نفست در سخن گرفت کلیم کاشانی