کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۴: از آن تیغی که آبش شست جرم کشتگانش را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از آن تیغی که آبش شست جرم کشتگانش را ربودم دلنشین زخمی که می بوسم دهانش را جنونم می برد تنها بسیر آن بیابانی که نبود ایمنی از رهروان ریگ روانش را چمن کی گلبنی آرد بآب و رنگ رخسارت اگر مالد بروی لاله، خون ارغوانش را نمود آسان فراق نخل بالایش ندانست که این تیر از جدائی بشکند پشت کمانش را چو گل رفت از چمن با باغبان گفت از وفاداری که تا بلبل بباغ آید نگهدار آشیانش را ز شوق آن کمر هر کس دلش چاکست و حیرانم که چندین شانه در کارست یکموی میانش را کلیم ار ناله ای داری برو بیرون گلشن کن که این گل برنمی تابد نگاه باغبانش را کلیم کاشانی