کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۴: ز تیغش چاک شد دل چون نهان سازم غم او را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز تیغش چاک شد دل چون نهان سازم غم او را گریبان پاره شد گل را، کجا پنهان کند بو را سپهر دون در فیض آنچنان بسته است از عالم که سیلاب بهاری تر نمی سازد لب جو را سخن در هر زبان بیزحمت تعلیم می گوید اگر طوطی ببیند یکره آن چشم سخنگو را بکنج گلخنم، نه بستری باشد، نه بالینی چو خاکستر باخگر میهنم پیوسته پهلو را ز رسوائی بعالم عیب من شد فاش و آسودم که دیگر در حق من هیچ حرفی نیست بدگو را نروید سبزه از هر جا نمکزاریست، حیرانم که خط چون سبز و خرم میکند لعل لب او را بزاری کام دل حاصل توان کردن کلیم، اما مقید همچو بلبل گر شوی یار تنک رو را کلیم کاشانی