کلیم کاشانی
قطعه ها
شمارهٔ ۴۹ - تاریخ فوت آصف خان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آن روشندل صاحب بصیرت که بیند پشت و رو کار جهان را چو دنیا را بکام خویش بیند بقدر سود اندیشد زیان را فلک برگشتنی دارد، چه حاصل بسوی خود کشیدن این کمان را دکان ما و من خواهند برچید ز تابوتست تخته این دکان را روان آبی بود در گلشن تن کزان رونق بود این گلستان را بهنگامی کز آن میراب تقدیر ز بالا بندد این آب روان را مآل حال آصفخان بداند کند روشن فضای آسمان را عنان اختیارش رفت از دست که بگرفتی گریبان جهان را زکار افتاد آن دستی که لایق نمی دید آستین کهکشان را ز دل تاریخ فوتش خواستم، خواند بمن این بیت چون آب روان را (نه آصفجاه و نه آن جاه ماند بقا بادا سلیمان زمان را) کلیم کاشانی