نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۵۱۸: در شهر و کو هنگامه ها بهر تماشا کرده یی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در شهر و کو هنگامه ها بهر تماشا کرده یی تا خلق را غافل کنی صد فتنه برپا کرده یی وسواسیان عقل را در قید شرع افکنده ای سوداییان عشق را سرگرم سودا کرده یی روز قیامت هم عجب گر کام مشتاقان دهی تو کز فریب وعده ای دل ها شکیبا کرده یی زلفی پر از خاص و خدم رویی گرفتارش حشم عرض تجمل دیده ای آهنگ غوغا کرده یی در خلوت و عزلت ز تو غایب نمی گردد کسی صد عابد مستور را در شهر رسوا کرده یی نی یار و محرم را گذر نی صبر و راحت را مقر آخر درین ویرانه دل تنها چسان جا کرده یی ترسم که در روز جزا گیرند خلقی دامنت با دیگران باری مکن جوری که با ما کرده یی این عشق کاغاز از تو شد آخر سرانجامی بده تحریک شوقی داده ای کاری تقاضا کرده یی هر عشوه می خواهی بده پیش «نظیری » نسیه نیست امروز نقدی در نظر گر وعده فردا کرده یی نظیری نیشابوری