نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۳۸۰: گوید سحر که شب گذر افکنده ای به باغ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گوید سحر که شب گذر افکنده ای به باغ گل ها نشان دهند ز تو بلبلان سراغ هر شام جستجوی تو آرد به کاخ و کوی هر صبح جستجوی تو دارد به باغ و راغ فردوس غیرت آرد و رضوان حسد برد بر هر زمین که با تو میسر شود فراغ زخمم به بوی مشک تو تبخاله در دهن داغم ز شور لعل تو خونابه در ایاغ نور ستاره ها همه از آفتاب تست روی تو هست، نیست غم از مردن چراغ آن را که داغ عشق به مستی نهاده ای نایب هزار بوسه زند بر نشان داغ ما را که فال عیش قدوم تو مطلب است خوش تر بود ز نغمه بلبل فغان زاغ مغز از بخور مجمر زلفت معطر است جام میی که از تو گلستان کنم دماغ از دوست گو «نظیری » و با دوست دم برآر غیر از حدیث مهر و وفا لابه دان و لاغ نظیری نیشابوری