نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۶: خسته را فاتحه ای از لب خندان تو بس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خسته را فاتحه ای از لب خندان تو بس تشنه را مژده ای از چشمه حیوان تو بس بهر در شور شر افتادن سودازدگان هر سحر شورشی از زلف پریشان تو بس ما ننالیم که حسن تو به ما کام نداد دست حسن تو ازین ظلم به دامان تو بس شاهد دولت ما بی سر و سامانی چند این که فیروز نرفتیم ز میدان تو بس قصه بسیار شد از بهر قبول سخنم اثر چاشنیی از نمک خوان تو بس عطش بادیه و جوع بیابان دارم جرعه زمزمی از چاه زنخدان تو بس جام پر نوش شکوه تو رقیب تو بس است پرده بردار حیای تو نگهبان تو بس خواب ما طاعت شب بستر ما سجادست صبحدم قبله ما چاک گریبان تو بس بر تو حسن سخن امروز «نظیری » ختم است هرکه برهان طلبد قول تو برهان تو بس نظیری نیشابوری