نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۳۰۸: گشود ابر بغل بر چمن سپاس سپاس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گشود ابر بغل بر چمن سپاس سپاس ز زیر پرده برآمد عروس خوش انفاس کنار دشت و چمن شد پر از کرامت ابر هزار شکر که عالم برآمد از افلاس کنون چو مهره طاسست پر نگار زمین پریر اگرچه چمن بود ساده چون ته طاس سحاب غوطه به دریا همی زند هر دم تفرجیست که زاهد فتاده در وسواس کسی به ساقی بدمست ما نمی گوید که می همه به زمین ریخت کج مگردان کاس بیا که دامن سرو و گلی به دست آریم همین که فرش گیاه هست گو مباش پلاس به جود ابر برقصیم و زیر پای کنیم سخاوتی که بود بسته شمار و قیاس ز مال و مملکتش پاس و امن برخیزد شهی که خاطر دوریش را ندارد پاس سؤال فیض «نظیری » ز کوه و صحرا کن که بوی خیر نمی آید از رواق و اساس نظیری نیشابوری