نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۷: تو می رانی و خاطر با تو ذوق گفتگو دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو می رانی و خاطر با تو ذوق گفتگو دارد گدا هنگام مردن پادشاهی آرزو دارد تو شمع بزم هرکس گشته ای صحبت غنیمت دان که این پروانه هم با گوشه یی تاریک خو دارد حرارت از برای گرمیم بسیار می باید دل چون مومم از سختی جدل با سنگ و رو دارد کدامم مجلس و سامان که می خوردن به یاد آرم چراغ تیره یی دارم که مردن آرزو دارد به بدمستی سزد گر متهم سازد مرا ساقی هنوز از باده پارینه ام پیمانه بو دارد سزد گر باغبان درهای باغ از ناز بگشاید که بلبل گشت مست و غنچه اش گل در گلو دارد کدامین بود؟ جام لطف و کی دادی «نظیری » را هنوز آن بسته لب آب غریبی در گلو دارد نظیری نیشابوری