نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۱: دریغ نقش امل ها بر آب جو بستند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دریغ نقش امل ها بر آب جو بستند به حسن لاله و گل رنگ آرزو بستند چو موج روی هوا بر سراب می رانند کسان که دل به تماشای رنگ و بو بستند مپرس حال که این مطربان چابک دست دل از نوای حزینم به تار مو بستند بخست جان ز دم این مغنیان گویی خراش سینه تراشیده بر گلو بستند نه عاقلست که تن در دهد به خلعت خاک هزار رخنه درین کهنه از رفو بستند به کشت و مزرع احسان رسید آسیبی که مفلسان همه بر خشک آب رو بستند مجو ز ناموران غیر نام، کاین خامان صلا زدند به یغما و در فرو بستند به غم بساز که از بی نشاطی ایام مغان به دیر دهان خم و سبو بستند درین جزیره جهال می سرایم شعر چو رند مست که بر گردنش کدو بستند ازین جهان دلم آماده گریختن است چو کودکان که میان چست در غلو بستند هزار نقش درین کارخانه در کار است مگیر خرده «نظیری » همه نکو بستند نظیری نیشابوری