نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۳: به خاطرم گله یی گشت و دوست دشمن شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به خاطرم گله یی گشت و دوست دشمن شد دو دل چو شیر شکر بود سنگ و آهن شد چو خانه سر کشتست عهد را بنیاد ز هر طرف که نسیمی وزید روزن شد مرنج اگر نشدم مضطرب ز آمدنت چراغ دیده نمی داشت دیر روشن شد در اشتیاق تو چندان صنم صنم گفتم که شرمسار ز خود زاهد و برهمن شد سر از عنان تو گفتم برون توانم برد کمند پا و سرم طرف جیب و دامن شد کشید بر در و دیوار بوستان خطی که گل ملول ازین بلبلان گلشن شد مساز خنده دگر رنجه پا که جای تو نیست لب ملول «نظیری » که وقف شیون شد نظیری نیشابوری