نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۹: این که دل نامند چون حرزم حمایل کرده اند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این که دل نامند چون حرزم حمایل کرده اند هیکلی از اضطراب جسم بسمل کرده اند از کدامین دودمان تا این دلیل افروختند چرخ را پروانه فانوس محمل کرده اند این گل از هر شاخ خودرویی نمی آید به بار تخم یک جا کشته صد جا آب در گل کرده اند در خیال قید زلف و خال هرکس ماند ماند فکر دیگر کن که حل عقده مشکل کرده اند از قدم تا فرق ناز و نوش و بر ابرو گره خوان دعوت چیده اند و منع سائل کرده اند از پی دنیا مشو پویان درین موج سراب هر نفس نقشی پدید آورده باطل کرده اند خلق را در هر نفس موت و حیاتی مضمر است در زلال زندگی زهر هلاهل کرده اند روی از میدان سربازان بگردان کاهل ذوق پای کوبان سر نثار راه قاتل کرده اند ما به چین زلف کشتی بر کنار آورده ایم عشق دریایی است کش دیدار ساحل کرده اند گرد خود گردم که بینم در هوای کیستم ذره ام اما به خورشیدم مقابل کرده اند عشق را هنگامه امروز از «نظیری » روشنست هر طرف از گفتگویش گرم محفل کرده اند نظیری نیشابوری