نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۱: با آنکه ز مهرش به دلم حور نگنجد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با آنکه ز مهرش به دلم حور نگنجد در دیده او نقش من از دور نگنجد پروانه به مهتاب کند نورفشانی کز عیش به خلوتگه او نور نگنجد از گریه من عشرت او تلخ مسازید در بزمگه خوش نمکان شور نگنجد سلطان و گدا بر در میخانه خرابند در حلقه ما شوکت فغفور نگنجد ما را چه محل، لیک عزیزان نپسندند هر دل که درو ناله رنجور نگنجد نومیدی و آنکه ز تو این تیرگی بخت در روز سیاه و شب دیجور نگنجد ما و روش دیر که دریای خطا شوست در شرع غلط گونه منصور نگنجد از صد ره ویرانه پری جلوه کنان رفت زان روی که دیوانه به معمور نگنجد گرمست نیی دم مزن از عشق «نظیری » کاین ذوق و هوس در سر مخمور نگنجد نظیری نیشابوری