نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۷: امشب چمن از گریه ما تازه و تر بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امشب چمن از گریه ما تازه و تر بود بر هر سر خار مژه لختی ز جگر بود می رست رگ و ریشه جان از بن ناخن صد لاله ستان کاشته در سینه و بر بود در زیر لبم گاه طرب زمزمه می سفت بر دور رخش گاه هوش حلقه شمر بود تا روز به خلوتگه مقصود، اجابت در پیرهن ناله هم آغوش اثر بود از کثرت آمد شدن دزد خیالی پیرایه خوابم همه شب زیر و زبر بود وز بهر نثار قدمی چشم ترم را تا گوش گریبان نظر پر ز گهر بود گفتم به دعای سحری وصل تو خواهم بیهوش شدم بوی تو با باد سحر بود قاصد جگرم سوخت چه پیغام و چه نامه دل بود همان خوش که به امید خبر بود بگذشت و گریبان نزدی چاک «نظیری » پیش چه بلا دست دعای تو سپر بود نظیری نیشابوری