نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۴: بیا که بی تو غم از خاطرم به در نرود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا که بی تو غم از خاطرم به در نرود وداعم از دل و هجرانم از نظر نرود در آن بساط که من خوان عشرت آرایم مگس ز تلخی من جانب شکر نرود ز شهر خویش مرا شهرت تو دور انداخت به اختیار کسی جانب سفر نرود چه می شود، چو کریمان ره غریب زنند ره دیار ببندند تا خبر نرود به طبع شوخ تو نازیم و آن پذیراییش که گر سخن رود از خاطرت اثر نرود دلم به یاد تو دریا نمود چشم و هنوز می خیال تو در ظرف مختصر نرود تن نزار و دل بردبار خواهد عشق که از نسیم به جوش آید و بسر نرود چو خون مرده سیه روی باد در ته پوست دلی که بر سر پیکان و نیشتر نرود بر آستانه رهی می نما «نظیری » را که قدر مجلس خاصان به اینقدر نرود نظیری نیشابوری