نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۸: روز ازلم بود به نابود نهفتند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روز ازلم بود به نابود نهفتند در ضمن زیان کاری من سود نهفتند آن روز که می زاد مرا مادر گیتی در هفت فلک اختر مسعود نهفتند در مصطبه جو علم، که نور خرد ما از شمع شب مدرسه در دود نهفتند احوال حقیقت همه در سر مجازست در سجده بت طاعت معبود نهفتند می نوش که آن روز که شد توبه اجابت ذوق اثر از نغمه داوود نهفتند نبود عجب ار کور شود دیده حاسد زهرش به نگاه حسدآلود نهفتند آن آتش جان سوز که شد باغ براهیم تاب و تف از آن در دل نمرود نهفتند معلوم نشد شعبده چرخ «نظیری » دیر آمده ام در نظرم زود نهفتند نظیری نیشابوری