نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۰: شهر ویران شده گریه مستانه ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شهر ویران شده گریه مستانه ماست هرکجا هست غمی دربدر خانه ماست از همه سو، ره بیغوله و صحرا بستند هرکه را می نگری در پی دیوانه ماست بال و پر سوخته هر یک به کناری رفتند آن که نامد به در از بزم تو پروانه ماست به تماشای جهان باز نمانیم از تو آن چه دام دگران ساخته یی دانه ماست به سر باده فروشان که به مسجد نرویم تا به میخانه نمی در ته پیمانه ماست ما که خورشید پرستیم به محفل چه کنیم آفتاب از همه جا روی به ویرانه ماست خواب ما را به صد افسون نگه می بندند جادوان را همه جا گوش بر افسانه ماست تا کی از موعظت خلوتیان می شنویم هوش ما محو تماشاگه جانانه ماست صحن و دیوار و در و بام «نظیری » امشب همه در وجد و سماع اند که در خانه ماست نظیری نیشابوری