نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۵: بختم این بس که مشتری شده دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بختم این بس که مشتری شده دوست هرچه خلقم بها نهند نکوست نشکنم رنگ رخ چو مستسقی آب هرکس به قدر ظرف سبوست در بر ارباب ذوق کم بندند اثر قبض و بسط در ابروست قطع دنیا نمی شود چه کنم؟ قو مور و جستن از سر جوست نیست ممکن به زندگی آرام تا نفس باقیست در تک و پوست شاهدان چمن تهی دستند جامه سرو تا سر زانوست باش عریان بدن که غنچه گل کم دهد بو که حله تو بر توست بوی کل چاشنی مل دارد آن شکرخنده را چه بوی و چه خوست آب تلخی به عطر پروردند نام کردند کاین گل خوش بوست خط فرقان نگار او کوفی چشم محراب گرد او هندوست خط فریبنده کس چنین ننوشت یارب این معجزست یا جادوست؟! به «نظیری »ست چشم خلق امروز میر مجلس ندیم شیرین گوست نظیری نیشابوری