نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۴: اخترشناس در روش بخت من گم است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اخترشناس در روش بخت من گم است مشکل فتاده کار نه در دست انجم است دوران صلای تفرقه داد و شراب ما یک پاره در صراحی و یک پاره در خم است ساقی چو فیض اوست همه صرف او کنیم این جرعه ای که در ته جام تکلم است شیرین نکرده خنده شادی مذاق کس گل نیز تلخ گشته زهر تبسم است باشد به ناامیدی خویشم محبتی کو آشنای گوشه چشم ترحم است آسودمی اگر به خودم کس گذاشتی از جور او کشنده ترم رحم مرده است ناخن همیشه در جگر خاره می زنم دیریست رخش سعی مرا سنگ در سم است کی سر ز کار بسته برآرم که چرخ را دوران نماند و رشته امید من گم است گفتار بی نتیجه «نظیری » نمی خرند عودی که سوزد و ندهد بوی هیزم است نظیری نیشابوری