مولانا بلخی
فیه ما فیه
فصل شصت و نهم - فرمود این که میگویند در نفس آدمی شریّ هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فرمود این که میگویند در نفس آدمی شریّ هست که در حیوانات و سِباع نیست نه از آن روست که آدمی ازیشان بدترست، از آن روست که آن خوی بد و شر نفس و شومیهایی که در آدم است برحسب گوهر خفیست که دروست که این اخلاق و شومیها و شر حجاب آن گوهر شده است چندانک گوهر نفیستر و عظیمتر و شریفتر حجاب او بیشتر، پس شومی و شر و اخلاق بد سبب حجاب آن گوهر بوده است، و رفع این حجب ممکن نشود الاّ بمجاهدات بسیار، و مجاهدها بانواع است اعظم مجاهدات آمیختنست با یارانی که روی بحقّ آورد هاند و ازین عالم اعراض کردهاند هیچ مجاهدهٔ سخ تتر ازین نیست که با یاران صالح نشیند که دیدن ایشان گدازش و افنای آن نفس است و ازینست که میگویند چون مار چهل سال آدمی نبیند اژدها شود یعنی که کسی را نم یبیند که سبب گدازش شر و شومی او شود، هر جا که قفل بزرگ نهند دال بر آنست که آنجا چیزی نفیس و ثمین هست و اینک هر جا حجاب بزرگ گوهر بهتر چنانک مار بر سر گنجست تو زشتی ما را مبین نفایس گنج را ببین. مولانا بلخی