نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۸۹: دلی دارم که طاقت کار او نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلی دارم که طاقت کار او نیست تحمل غیر عیب و عار او نیست دلی دارم که قلزم های مواج حریف آه آتش بار او نیست دل سختم به راحت می ستیزد فلک را دست بر آزار او نیست نشاط عندلیب از بوی و رنگست نوای ما ز موسیقار او نیست کجا صنعان کجا بغداد مستان؟ انا الحق گو سری بر دار او نیست کجا باشد به بند و قید دستار؟ سر مجنون، که جز سربار او نیست مریض عشق را مردن علاجست دوای درد در بازار او نیست سر مرغی نپرد در کمینگاه که آب و دانه در منقار او نیست زبان بازی کند سوسن از آنست که آب شرم در رخسار او نیست به این شد کعبه از کوی تو ممتاز که رشکی بر در و دیوار او نیست «نظیری » این عبیر از عشق سازد کدامین عطر کز گلزار او نیست نظیری نیشابوری