نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۶۸: عشق تو بند علایق ز ره ما برداشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق تو بند علایق ز ره ما برداشت هرکه مجنون تو شد سلسله از پا برداشت جنس ارزنده و ارباب بصارت مشتاق نتوان دست ز بیعانه سودا برداشت چون توان گشت کنون ساکن خلوتگه باغ مجلس آراست گل و مرغ تقاضا برداشت دست در گردن معشوق حمایل دارم نتوان کف پی هر عرض تمنا برداشت عارفان گوشه چشمی به دو عالم ندهند هر کجا باد نقاب از رخ زیبا برداشت محضر بندگی از مرتبه من بیش است این نشان را دل مفلس ز کجا تا برداشت پرده می بایدم آویخت که هرکس نگریست شرح سودای تو را نسخه ز سیما برداشت بس که نازک دلم از عشق حدیثی تا رفت اشکم از پرده برون آمد و غوغا برداشت طفل در گریه «نظیری » چو تو کافرخو نیست پدرت تا ز کدامین در ترسا برداشت نظیری نیشابوری