نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۴۶: تا به کی بر خرقه بندم جسم غم فرسوده را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا به کی بر خرقه بندم جسم غم فرسوده را سر به طوفان می دهم این مشت خاک سوده را در درون همچون عنب شد خوشه اشکم گره بس فرو خوردم به دل خون های ناپالوده را گوش ها کر گشت و یارب یاربم کاری نکرد نیست گویا روزنی این سقف قیراندوده را خضر صد منزل به پیشم آمد و نشناختم بازمی باید ز سر گیرم ره پیموده را وه که یک قاصد که باشد محرم این راز نیست چند بر کاغذ نویسم حال و شویم دوده را از شراب سودمندم بخت بد پرهیز داد می که می خوردم نمی خوردم غم بیهوده را گل ز بهر اشک لؤلؤیی رنگ کاهیم در بلورین حقه دارد کهربای سوده را از کنایت گاه مستی منع آن لب چون کنم می چکد بی خود حلاوت قند آب آلوده را با «نظیری » چون نشینی گوش بر حرفش مکن در پریشانی میفکن خاطر آسوده را نظیری نیشابوری