نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۴۱: به صاف صبح نگه کن سر سبو بگشا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به صاف صبح نگه کن سر سبو بگشا دهان چشمه گشادند راه جو بگشا دل از مطالعه صبح در حجاب مدار ز زیر هر بن مو دیده یی برو بگشا شکاف خرقه به دقت چه می کنی پیوند؟ لباس فقر و فنا پاره به رفو بگشا یکی به کوزه پرهیز خویش سنگی زن چو شیشه رشته زنارش از گلو بگشا چو موی جاه جهان نقص دیده بیناست اگر نرسته تو را در دو دیده مو بگشا چو شیر گاه قناعت دهان آز ببند چو باز وقت هنر بال جستجو بگشا در ازدحام غم و غصه وقت گم کردی تو را که گفت؟ سر کیسه در غلو بگشا حجاب مانع قرب است شرم حایل لطف به نزد او ره اظهار آرزو بگشا چو رنگ چند شوی ملتفت به روی سخن به مغز راه کن و پرده همچو بو بگشا به نزد بی بصران پرده بر معانی کش وگر به دیده وری برخوری برو بگشا به بزم اهل خرد عقده بر سخن مگذار چو غیر نیست «نظیری » کسی بگو بگشا نظیری نیشابوری