نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۳۱: مستی ربوده از کف هستی زمام ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مستی ربوده از کف هستی زمام ما مطرب نمی دهد خبری از مقام ما تا گشته ایم غافل ازو دور مانده ایم پدرام می شویم که وحشی است رام ما دانی که نور مردمک چشم عالمیم بینی اگر به دیده معنی خرام ما خود را برهنه بر صف شمشیر می زنیم کاندر فنای ماست بقا و دوام ما بر کف کلید جنت و بر لب سلام حور رضوان ستاده در طلب بار عام ما خرمن به باد رفت درین دشت پرفریب مرغی نسود گوشه بالی به دام ما پستان دایه در کف مشتاق شاهدست بی گریه قطره ای نچکاند به کام ما تا اقتدا به «حافظ » شیراز کرده ایم گر دیده مقتدای دو عالم کلام ما باران گریه طبع «نظیری » بهار ساخت کو باد؟ تا برد به گلستان پیام ما نظیری نیشابوری