نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۴: زبان پیام هوس داشت شستم انشا را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زبان پیام هوس داشت شستم انشا را درون سینه بریدم سر تمنا را چگونه عرض تمنا کنم که حسن غیور نداده راه درین پرده رمز و ایما را در آن نظاره که بر تیغ و کف شعور نبود ز رشگ سوخته بود آگهی زلیخا را ذخیره ای ز جنون بهار ننهادیم کم است سود تنک مایگان سودا را نوازشی اگرم می کند، محبت نیست توان شناختن از دوست مدار را گر از ورع به گدا زاهدان قدح ندهند چه مانع است حریفان باده پیما را گذشت شوق ز اندازه گوشه نظری که می خموش کند مست بی محابا را به کینه دل بی رحم کافرت نازم که کرده است به من دوست گبر و ترسا را بدیهه سنج «نظیری » اگر تو خواهی بود شکرفروش کنی طوطی شکرخا را نظیری نیشابوری