مولانا بلخی
فیه ما فیه
فصل شصت و هشتم - میان بنده و حق حجاب همین دوست و باقی حجب ازین دو ظاهر میشود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میان بنده و حق حجاب همین دوست و باقی حجب ازین دو ظاهر میشود و آن صحّت است و مال آنکس که تن درستست میگوید خدا کو من نمیدانم و نمیبینم همین که رنجش پیدا میشود آغاز میکند که یااللّه یااللّه و بحق همراز و همسخن میگردد پس دیدی که صحّت حجاب او بود، و حقّ زیر آن درد پنهان بود، و چندانک آدمی را مال و نوا هست اسبب مرادات مهیاّ میکند و شب و روز بآن مشغولست همین که بینواییش رو نمود نفس ضعیف گشت و گرد حق گردد: مستیّ و تهی دستیت آورد بمن من بندهٔ مستی و تهی دستی تو حقّ تعالی فرعون را چهارصد سال عمر و ملک و پادشاهی و کامروایی داد جمله حجاب بود که او را از حضرت حقّ دور میداشت یک روزش بی مرادی و درد سر نداد تا نبادا که حقّ را یادآرد گفت تو بمراد خود مشغول میباش و ما را یاد مکن شبت خوش باد. از ملکت سیر شد سلیمان وایّوب نگشت از بلاسیر مولانا بلخی