فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم روزی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم روزی ببویی قانع از آن خاک مشک افشان شوم روزی همان دل مرده ام گر با مسیحا همنفس گردم همان آزرده ام گر پای تا سر جان شوم روزی اگر دانم که آب زندگی بارد نه آب شور محالست اینکه شاد از دیده ی گریان شوم روزی من و لبهای خشک و دیده ی تر بخت آنم کو که سیراب از کنار چشمه ی حیوان شوم روزی نشوید از دلم گردی اگر دریا کنم دیده نخیزد از رهم گردی اگر طوفان شوم روزی نهادم چون فغانی سر بدار عشق و وارستم چه سر دارم که در بند سر و سامان شوم روزی فغانی شیرازی