فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ازو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ازو تا چه کردم که بدین روز بد افتادم ازو آنکه نزدیکتر از جان عزیزست بمن کی تواند که نیاید نفسی یادم ازو می شوم محو چو رو می دهم گریه ی شوق آه ازین سیل که ویران شده بنیادم ازو نیست بر مرحمت و لطف کسم هیچ نظر چشم دارم که رسد خنجر بیدادم ازو دید بزم من و دامن بچراغم زد و رفت رفت بر باد فنا منزل آبادم ازو در دلم از شکرستان تو شوریست مدام این چه شیرینی و شکلست که فرهادم ازو داشت بر آتشم آن شمع و نیامد ببرم داغ داغست فغانی دل ناشادم ازو فغانی شیرازی