فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنان شادم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنان شادم که در وقت نوشتن می رود نام خود از یادم بخون دل نوشتم نامه و سویش روان کردم بخواند یا نه باری من نیاز خود فرستادم دلم بی اختیار از بخت جوید هر دم آزادی مگر از بنده یادآور جایی سرو آزادم ز یبماری چنان گشتم که گر عمرم امان بخشد براهی افگنم خود را که سویت آورد با دم بجان بندم میان شمع و از سر سوختن گیرم بشکر آنکه در بزمت قبول خدمت افتادم بنای صبر اگر محکم نباشد، در دل ویران برد دور از سر کوی تو آب دیده بنیادم دل من نامه ی در دست گر بگشایمش روزی شود روشن فغانی موجب افغان و فریادم فغانی شیرازی