فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو شمع
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو شمع می رسد بر اوج گردون هر نفس دودم چو شمع دیده ی اختر شمارم شهرت نیسان گرفت بسکه بر هر نوک مژگان گوهر آمودم چو شمع گرچه نقد هستیم در آتش عشق تو سوخت اندکی هم در صفای فطرت افزودم چو شمع چون سپند از گرد مجلس دور کردم چشم بد خوابگاهت را بدود دل نیالودم چو شمع داشتم داغ ترا در سینه چون مجمر نهان راز پنهان را نقاب از چهره نگشودم چو شمع اشک گوهر زایم از خوناب دل شد لعل سان بسکه هر دم آستین بر چشم تر سودم چو شمع از دم گرم فغانی دود آهم در گرفت گرچه در راه محبت باد پیمودم چو شمع فغانی شیرازی