فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی نابش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی نابش نمیارزد بظلم شحنه ی شب گشت مهتابش دلی کز روشنی هر ذره اش صد شبچراغ ارزد چرا بهر شراب تلخ اندازم بغرقابش چه شکر بخت خود گویم چو دیدم بر قرار اینجا فروغ بزم عشرت با فراغ کنج محرابش چه عیش از مستی یکساعت شب، تیره روزانرا که آتش از غم فردا بود در جامه ی خوابش دلی باید چو کوهی دیده یی باید چو دریایی که با خورشید رویی چون نشینی آوری تابش بجام زر توان خوردن شراب لعل با خوبان چه سازد عاشق بیخان و مان چون نیست اسبابش مپنداری که با مغزست نقل مجلس گردون هزار افسون و نیرنگست در بادام و عنابش مشو سرگرم اگر بخشد سپهرت خلعت خورشید که تیزی سنان دارد سر هر موی سنجابش فغانی چون دلت سیری ندارد از می و ساقی باصلاحش چه می کوشی بیفگن تا برد آبش فغانی شیرازی