فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زینش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زینش که باد خاک قدم صد نگارخانه ی چینش تبارک الله از آن آب و رنگ خاتم خوبی که خال چهره ی صد یوسفست نقش نگینش درین خیال که گردی بدامنش ننشیند نهاده آینه ی دل نشسته ام بکمینش چه پرده یی دگرش دست داد مطرب مجلس که خون ز چشم حریف آورد نوای حزینش بهر طرف که عنان تابد آن سپهر ملاحت هزار زهره جبین خیزد از یسار و یمینش همان زمان که نظر بر رخش ز دور فگندم نشان نازکی خوی داد چین جبینش بیا که در دل تنگ من از خزانه ی عشقت امانتیست که روح الامین نبود امینش چراغ حسن ز محراب ابروی تو فروزان که در پیست دعای هزار گوشه نشینش توایکه در نظرت اشتیاق آن گل خندانست بیا به دیده ی گریان من نشین و ببینش ز دست ساقی مجلس پیاله گیر فغانی گل مراد شکفت، از نهال عیش بچینش فغانی شیرازی