فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد حیرتش گیرد که ناز و غمزه ی او چون کشد تشنه ی وصلت ز دست ساقیان چشم و دل کاسه های خون بیاد آن لب میگون کشد وقت آن مست محبت خوش که در بزم وصال ساغر دردی ز یاران دگر افزون کشد در حریم دیده و دل آمدی دامن کشان باش تا جان رخت هستی زین میان بیرون کشد گوهر لعلت دمی صد بار در بحر خیال غنچه ی اشک جگرگون مرا در خون کشد آنکه کلکش سحر پردازد در اوراق خیال صورت لعلش بصد افسانه و افسون کشد کافر چین گر ببیند صورت احوال من رخت صورتخانه را از گریه در جیحون کشد محمل لیلی اگر بر مه رساند روزگار عاقبت روزی عنانش جانب مجنون کشد رشته ی جان فغانی بگسلد از بند غم گرنه هر دم آه سردی از دل محزون کشد فغانی شیرازی