فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد مردمیها می کند کز انفعالم می کشد گرچه آزادم ز قید دانه و دام هوس شوق دام و دانه ی آن زلف و خالم می کشد من نمینالم ز اندوه شب هجران ولی هر نفس اندیشه ی روز وصالم می کشد چون خرامان می رود سروش بگلگشت چمن شیوه ی رفتار آن نازک نهالم می کشد تاب دیدارش ندارد دیده ی حیران من ور نظر می بندم از رویش خیالم می کشد باز می پرسی که خونت را که می ریزد بناز نازنین من چه گویم کاین سؤالم می کشد پیر گشتم چون فغانی در ره عشق و هنوز آرزوی دیدن آن خرد سالم می کشد فغانی شیرازی