فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند خضر رهی کجاست که می در سبو کند ای طالب بهشت، در میفروش گیر کانجا دهند آنچه دلت آرزو کند آنکس که بر پیاله ی ما پشت دست زد گو اینقدر بساز که ناخن فرو کند خرسند شو که هر که زبان سؤال بست حاجت نماندش که دگر گفتگو کند بی نیت درست نمازش درست نیست منکر اگر ز چشمه ی حیوان وضو کند منعم بصد امید نشاند درخت گل غافل که فرصتش نگذارد که بو کند کار فغانی از مدد خلق به نشد کار نکو خوشست که بخت نکو کند فغانی شیرازی