فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد آن ترک مست بین که چه با خود خیال کرد حسنش یکی هزار شد و آمد از سفر خوش آن هوا که پرورش این نهال کرد هر شیوه یی ز صورت او معنییست خاص غافل همین ملاحظه ی خط و خال کرد ناصح برو که انس نگیرد به هیچ کس دیوانه یی که همدمی آن غزال کرد یا رب چه شد که از سر ما سایه برگرفت سروی که کارها همه بر اعتدال کرد ایزد ترا ز بهر دل خلق آفرید وانگه چنین سرآمد و صاحب جمال کرد بگذار خون غیر جوانان بروزگار کاین شحنه چند خون چنین پایمال کرد خونم چو آب خورد لبت وه چه خط نوشت آنکس که بر تو خون فغانی حلال کرد فغانی شیرازی