فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود صید کمند ما شده آیا چه دیده بود در جویبار دیده ی عشاق جلوه داشت سروی که سر ز چشمه ی حیوان کشیده بود بر برگ گل دمیده فسون سبزه ی خطش خوش سبزه یی کز آب لطافت دمیده بود رندانه با گدای خود آن پادشاه حسن بزم وصال بر در میخانه چیده بود می گفت هر سخن که گره بود در دلم گویا که از زبان من آنها شنیده بود آشوب دیده و دل و آسیب عقل و دین آن قامت کشیده و زلف خمیده بود بر سر هر اشاره که شرح و بیان نداشت تا دیده را به هم زده بودم رسیده بود آن لاله یی که چید فغانی ز باغ وصل تأثیر آتش جگر و آب دیده بود فغانی شیرازی